چرا وقتی با اینکه رنک آدما رو از ده حدود ۱ یا ۲ تخمین میزنم برای خودم و میبینم که خیلی وقتا فول دو یا یک هم نیستن گاهی!
وقتی میدونم نقششون تو زندگیم عملا هیچ هست و حرفاشون چه شیرین چه تلخ، ذرهای افکتیو نیست!
وقتی یه لحظههایی حتی وقتی به آدمای این شهر فکر میکردم، نمیتونستم به این ریلیشن حس خوبی داشته باشم :)
وقتی حتی ذرهای مطرح نیستن، چرا باز حرفاشون یا رفتارشون یا هر چی بهم بر میخوره! چرا اتیشی میشم از ابراز فضلشون؟ سو وات؟ اگه این سوختن ها واسه تو سوخت جت نباشه که هیچ فایدهای ندارن !
اوکی، از وقت ازدواج گذشته؟ از دید و متر و معیار اینا که خیلی وقته ... اینا رسالتشونم خوب انجام دادن! اینکه یه موجود ۳ کیلو پس بندازن و اصطلاحا کاهشون که زیاد میشه صرفا هار میشن :)
تلخ نباش، تلخی نشانه متاثر شدنه و ینی به هدف رسیدنشون... حتی اگه تعجب نکنی میخوام بگم مهربون باش، مهربونی برندس :)
درون آدم انقدری باید پر باشه از خودش و برنامههاش که حتی طوفان بقیه ذرهای متلاطمش نکنه، یه لبخند از روی بی اعتنایی و تمام. آدما دیگه تو صدمین بار اثبات میکنن خودشونو ؛))) اینکه هر بار بخوای ریکشن نشون بدی واقعا یکم به ضریب هوشی باید شک کرد :))
ما دیدیم هر آنچه که لازم بود ببینیم!